کرونا یا بایدن کدام رقیب ترامپ می شوند؟
منتشر شده در: روزنامه شرق، پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، شماره ۳۷۰۲
بازنشر در: بانک اطلاعات نشریات کشور | مثلث آنلاین | نامهنیوز | بامداد
پیروزی دانلد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالت متحده آمریکا موجبات شوک و غافلگیری اکثر تحلیلگران و سیاستمداران را رقم زد؛ پدیدهای که سبب شد تا بار دیگر عوامگرایی (Populisme) جان تازهای بگیرد و بیم آن رود که جهان با موج تازهای از رهبرانی از این دست مواجه شوند؛ سیاستمدارانی که تهدیدی برای دموکراسی هستند!
ترامپ تا کنون توانسته است به وعدههای انتخاباتیاش عمل نماید (رشد اقتصادی، کاهش بیکاری، خروج نظامی از مناطق بحرانی، کاهش مهاجرتپذیری و...) و اکنون که آخرین سال از دوره ریاست جمهوریاش را سپری میکند، کارنامهاش قابل قضاوت و تأثیرگذار بر انتخابات 2020 میباشد. باید بپذیریم که ویروس کرونای جدید با منشاء چینی آن، بر روندهای جهانی تأثیرگذار بوده است اگرچه در مانایی این تأثیرات، عمق و توانایی آن برای ایجاد روندهای جدید در بستر جهان در حال گذار، جای تردید و پرسشهای فراوان باقی است اما در سطح تحلیل خرد نمیتوان از اثرات کرونا بر دولتهای ملّی چشمپوشی کرد. در این جستار کرونا به مثابه کاتالیزور فرایندهای سیاسی و مؤلفهای تأثیرگذار بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگریسته شده است اما در کنار این مؤلفه، موارد دیگری نیز تأثیرگذار هستند:
آ) جو بایدن؛ رقیب اصلی
در ابتدای انتخابات درونحزبی دموکراتها، کمتر کسی فکر میکرد که جو بایدن بتواند به عنوان رقیب نهایی ترامپ معرفی شود. نامزدهایی مانند بوتجیج که شگفتیساز شد یا الیزابت وارن که توانست به خوبی در نظرسنجیها رشد کند. اما شانس برنی سندرز سوسیالیست بیشتر از مابقی رقبا بود. آنچه ورق را برگرداند و موجب شد تا گمانهزنیها و امیدهای انتخاباتی جای خود را به واقعیتهای موجود بدهند، انتخابات مقدماتی ایالتی بود؛ اتفاقی که برگ برنده را به دست جو بایدن داد. اگرچه در ابتدا فرد نهایی برای رقابت با ترامپ نامعلوم بود اما تحلیل پیشرانها موجب میشد تنها دو نام به عنوان رقیب ترامپ مطرح باشند: بایدن و سندرز. همین موضوع احتمالاً جریان اصلی در تحلیلهای انتخاباتی کاخ سفید و مشاوران ترامپ هم بوده است؛ چرا که او بر روی گزینه بایدن، تمرکز بیشتری داشت و تلقی جدیتری از رقیب نسبت به بایدن وجود داشت تا آنجا که مرزهای رقابت را از آمریکا فراتر برده و ترامپ را وادار ساخت برای ضربهزدن به رقیب احتمالی خود (در گذشته و رقیب اصلیاش در اکنون) دست به دامان اکراینیها شود تا آنجا که ماجرای اکراینگیت پیش آمد و تا پای میز محاکمه برای استیضاح پیشرفت. بایدن چهرهای شناخته شده برای آمریکایی است. او که مدت 8 سال به عنوان اصلیترین یار اوباما ایفای نقش کرده است.
ب) باراک اوباما؛ کاندیدای در سایه
طبق سنت آمریکا، هر رئیسجمهور دو میراث ماندگار در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی از خود بهجای میگذارد. ترامپ در این چند سال در هر امر قابل تصوری از سیاستهای اوباما انتقاد کرده است. میراث اوباما «خدمات درمانی و بیمه سلامت» و «برجام» است که ترامپ هر دوی آنها را از بین برده است. اکنون و با پاندمیک شدن ویروس کرونا، خدمات درمانی و بیمه سلامتی که اوباما برای مردم آمریکا به جای گذاشته بود، بیش از پیش به چشم میآید و برای عموم آمریکاییها در این شرایط بحرانی، جای خالیاش احساس میشود؛ بازگشت به دوره گذشته و شعار ازسرگیری این خدمات، میتواند تهدیدی برای آراء ترامپ باشد. باراک اوباما با انتشار پیامی ویدیویی از نامزدی جو بایدن در انتخابات آتی ریاستجمهوری حمایت کرده است. امری که چندان برای ترامپ خوشایند نبود. این امر، بازگشت آشکار اوباما به سپهر سیاسی آمریکا بود. او حتی در طول رقابتهای درون حزبی، سعی کرد در این رقابتها مداخله نکند. اما در پشت پرده فعال بود. اوباما موثرترین حامی بایدن میباشد. او یک شخصیت مورد احترام برای بسیاری از آمریکاییها باشد. برای اوباما مشارکت در سقوط سیاسی ترامپ و فراهم کردن پیروزی معاون سابقش بزرگترین تنبیه و تیر خلاص در یک دهه رقابتانگیز است.
پ) کرونا؛ اصلیترین رقیب
از اولین پیامدهای سیاسی شیوع بیماری همهگیر «کووید ۱۹» در آمریکا تسریع روند انتخاب نامزد حزب دموکرات بود. پروسهای که منجر به انتخاب بایدن به عنوان گزینه نهایی دموکراتها شد.
از سوی دیگر مواجهه دولت آمریکا و شخص ترامپ، با بحران مذکور با انتقادات زیادی بهویژه در سطح داخلی مواجه بوده و اختلافات شدیدی را میان دولت و مقامهای ایالتی بهوجود آورده است. ترامپ در یکی دو سال اخیر همواره موفقیتهای اقتصادی خود را به رخ رسانهها و رقبای خود میکشید حالا آمریکا درگیر شیوع کرونا شده و به نظر میرسد کرونا تبدیل به پاشنه آشیل وی در انتخابات آتی آمریکا شود. بحران اقتصادی ناشی از این همهگیری، بسیار بزرگتر از بحران مالی و اقتصادی سال ٢٠٠٨ خواهد بود. این بحران میتواند منجر به پائینترین میزان رشد اقتصادی طی ٧٤ سال اخیر در آمریکا شود.
یکی از عواملی که میتواند تأثیر زیادی بر انتخابات آینده آمریکا داشته باشد وضعیت اقتصاد و نرخ بیکاری در این کشور است. ترامپ محبوبیت خود را در سالهای گذشته براساس رشد اقتصادی به دست آورد. در سه سال گذشته آمار بیکاری به نسبت بالایی کاهش یافت و آمریکا شاهد یک رشد اقتصادی مناسبی بود. اگرچه این رشد اقتصادی از زمان ریاست جمهوری اوباما آغاز شده بود اما مزایای این رشد نصیب ترامپ شد.
اقتصاد موضوعی است که کارشناسان و مقامات اقتصادی، و بیشتر از همه، ترامپ را نگران کرده است. همزمانی این وضعیت با کاهش قیمت نفت بر اثر رقابت عربستان و روسیه ضربه دیگری به دولت آمریکا است. همه این تحولات میتواند مقدمه بروز بحران اقتصادی جدیدی در آمریکا شود. انزواگرایی و شعار اول آمریکا (برگرفته از مکتب هامیلتونیسم) اگر چه در انتخابات قبلی به نفع ترامپ تمام شد، اما این بار میتواند به پاشنه آشیل او تبدیل شود.
نظرسنجی مشترک «هیل» و «هریس ایکس» نشان میدهد ۵۲ درصد مردم آمریکا از عملکرد دولت ترامپ ناراضی هستند.
در کنار حقایقی چون سایه انداختن تبعات اقتصادی کرونا بر شانس پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ و حتی تناقضگوییهای او در مواجهه با بحران اخیر، واقعیتهای دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد این ویروس همهگیر شانس نامزدهای دموکرات را نیز به همین اندازه تحتالشعاع قرار داده است.
بزرگترین تهدید علیه ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۰، نزول و رکود اقتصادی است که میتواند دستاوردهایش را در بخش اشتغال و دستمزد را معکوس کند. از سوی دیگر یکی از روشهای ترامپ برای پیروزی در انتخابات افزایش میزان مشارکت است. اگر بحران کرونا در آمریکا برای مدت زمان بیشتری و تا روزهای نزدیک به انتخابات در این کشور ادامه پیدا کند، ترامپ با بحران جدی روبرو خواهد شد.
فرجام سخن
تا انتخابات ریاست جمهوری آبانماه در آمریکا زمان بسیاری باقی است و در سپهر سیاست عملی زمانی درخور توجه و سرنوشتساز تلقی میشود، پس نمیتوان درمورد آینده چندان با قاطعیت سخن گفت؛ اما آنچه در چارچوب سیاست نظری و بر پایه تحلیل روندها میتوان دریافت این است که ترامپ برای انتخاب مجدد راه دشواری نسبت به دوران ماقبل کرونا در پیش دارد. بایستی منتظر ماند تا آثار کرونا بر وضعیت اقتصادی آمریکا بیش از پیش نمایان و تثبیت شود؛ نا گفته نماند که وضع موجود، برای خود ترامپ هم آینده را مبهمتر از امیدهای گذشته کرده است. ترامپ در یکی از کنفرانسهای خبری کاخ سفید، مذاکره ایران با رئیسجمهور بعدی را پیش کشید و مشخصاً گفت: «ایران حالا منتظر است تا شاید دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شکست بخورد و آنها بتوانند دوباره از ایالات متحده امتیاز بگیرند.» آیا این جملات در خود ترسِ ترامپ از آینده آمریکایِ بدونِ خودش را پنهان کرده است؟ آیا ترامپ بهدنبال کسب مقبولیت با اهرم ایرانهراسی است؟ در گذشته نیز روسای جمهوری بودهاند شرایط سیاسی بر سرنوشتشان تأثیرگذار بوده و دور دوم ریاست جمهوری را ندیدهاند. مانند نمونه متأخر یعنی جورج بوش پدر که به واسطه مشکلات نسبی اقتصادی آمریکا و رویدادهای سیاسی نظیر بحران گروگانگیری لبنان و جنگ خلیج فارس (آزادی کویت از اشغال عراق) تنها یک دوره در کاخ سفید ماند و رقیبش، بیل کلینتون او را شکست داد.
در یک نظرسنجی که توسط دانشگاه «مانماوث» انجام شده ۴۸ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند در رقابت بین بایدن و ترامپ به بایدن رأی خواهند داد و ۴۵ درصد ترامپ را انتخاب کردهاند. به نظر میآید فروکش کردن سیر صعودی بازار بورس آمریکا، به خواب رفتن چرخه اقتصادی و در نهایت، متهم جلوه دادن ترامپ به سهلانگاری میتواند اقبال کمنظیر او برای حفظ سکان کاخ سفید طی ۴ سال آتی را بیش از آنچه که انتظار میرود، کمفروغ کند. ترامپ بعد از تجاهلهای عامدانه در باب اهمیت ویروس کرونا، بالاخره قانع شد که باید موقعیت پیش آمده را به نفع خود تغییر دهد. پس در حالی که همه کارزارهای انتخاباتی آمریکا متوقف شده است، از تریبونی که کاخ سفید در اختیارش قرار داده برای عرضه توانمندیهای خود استفاده میکند؛ اینکه او به یکباره معاونش را از صحنه عقب راند و خودش زمام امور را به دست گرفت اثباتی بر این فرضیه است. از اکنون تا زمان انتخابات ۲۰۲۰ ناشناختههای زیادی وجود دارد اما واقعیت آن است که سقوط یا صعود ترامپ به میزان توانایی او در مهار کرونا ربط دارد و در این میان چیز زیادی وجود ندارد که دموکراتها بخواهند روی آن مانور بدهند. با این حال راه برای بایدن هم چندان هموار نیست. با وجود اینکه آمارها از کاهش محبوبیت ترامپ به دلیل عملکردش در زمان همهگیری کرونا حکایت میکند، اما او هنوز شانس خوبی برای برنده شدن دارد. مگر اینکه دموکرات ها همه توان خود را برای تغییر این معادله به کار برند.