اتحادیه اروپا، دیپلماسی تحریم و پرونده هسته ای ایران
منتشر شده در: آوای بیدار، شماره دوم، بهمن 1393 - انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، قم
-----------------------------------------------------
پرونده هسته ای ایران و مباحث پیرامون آن به یکی از موضوعات راهبردی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده که خود به امری چالش برانگیز میان ایران و غرب منجر شده و تمامیت روابط خارجی ایران را تحت تأثیر خویش قرار داده است. پروندهای که ماهیت حقوقی و فنی آن، ماهیتی سیاسی و امنیتی در بُعدی بینالمللی پیدا کرده است. از طرف دیگر اتحادیه اروپا که به تنهایی در برگیرنده سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد میباشد، به عنوان بازیگری با تأثیرگذاری بیشتر نسبت به گذشتهی خود در عرصه بینالملل ظاهر شده است.
اروپاییان از فعالیتهای هستهای ایران بیش از آمریکاییان نگرانند و بر مبنای استراتژی امنیت اروپا که در دسامبر 2003 تصویب گردید، ژئوپلتیک جایگاهی ویژه یافته است. اروپاییان خاورمیانه را همسایه خود تلقی میکنند و معتقدند اگر هریک از کشورهای خاورمیانه به قدرتی نامتقارن و برتر دست یابد، در این صورت قادر خواهد بود وضع موجود و موازنه قدرت در سطح منطقه و نظام بین الملل را تحت تأثیر خویش قرار دهد. همچنین افزون بر نگرانیها در زمینه امنیت بینالملل، نسبت به امنیت خود قاره اروپا که رفته رفته در بُرد موشکهای ایران قرار میگیرد، بسیار حساس می باشند.
پرونده هستهای ایران نیز به دلیل حساسیت و رویکرد مختلف قدرتهای بزرگ، زمینه مساعدی برای هنرنمایی و نمایش قدرت دیپلماسی این اتحادیه به شمار میآید. از آغاز بحران هستهای ایران، اتحادیه اروپا خود را به عنوان یکی از طرفهای اصلی حل و فصل این مسئله معرفی نموده و با ورود به روند حل و فصل این موضوع، راه حل دیپلماتیک و مذاکره را در پی گرفته است. بر اساس گفته خاویر سولانا (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) اروپاییان به دنبال بازداشتن ایران از ادامه روندی که از دید آنها دستیابی ایران به تسلیحات هستهای میشود، از سیاستی دوسویه بهره میبرند؛ یعنی از یک سو بر ادامه روند مذاکره و دیپلماسی تأکید کرده و از دیگر سو با تنظیم قطعنامه و وضع تحریمهای اقتصادی و بازرگانی، در صدد تنبیه ایران برای ترک غنی سازی اورانیوم برآمدهاند.
رویکرد اتحادیه اروپا در بحث پرونده هستهای ایران، با آمریکا تفاوت دارد و این تفاوت را میتوان در اِصرار این اتحادیه به استفاده از قدرت نرم خویش یافت. اتحادیه اروپا بر این باور است که در برخورد با فعالیتهای هستهای ایران «دیپلماسی تحریم» در مقابل «گزینه جنگ» مؤثرتر و کم هزینهتر است. این اتحادیه در برخورد با برنامه هستهای ایران از گزینه آمریکایی یعنی استفاده از زور و تهدید نظامی حمایت نکرده و با ردّ گزینه توسل به زور، دیپلماسی تحریم ایران را در پی گرفته است و توانسته آمریکا را نیز با خود همراه سازد؛ به کارگیری مجازاتهای اقتصادی و تحریمهای فراگیر، ورای مصوبات شورای امنیت، در هماهنگی کامل با آمریکا، مورد توجه اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا با مردود شمردن گزینه جنگ، دیپلماسی مبتنی بر تحریمهای اقتصادی و بازرگانی را راهکاری مناسب برای برخورد با فعالیتهای هستهای ایران میداند و میکوشد همراه با بالا بردن هزینههای سیاسی، اقتصادی و بینالمللی ایران، سرانجام جمهوری اسلامی را به دست کشیدن از فعالیتهای هستهای حسّاسِ خود مجاب کند. تحریمهای زیادی طی سالهای 2010 تا 2013 تصویب شده که نسبت به تحریمهای قبل سنگینتر و شامل بسیاری از زمینههای اقتصادی، تجاری، بانکی، نفت و گاز و بنزین، حمل ونقل و... در ایران است که این خود به دلیل تأمین نظر آمریکاییان باعث نزدیک شدن دوسوی آتلانتیک به یکدیگر نیز شد.
نتیجه: به نظر میرسد اتحادیه اروپا با دیپلماسی تحریم و افزایش فشار، خواهان جلوگیری از یک جنگ احتمالی در منطقه حساس خاورمیانه است. این اتحادیه همچنین به دنبال هماهنگی و همراهی با آمریکا برای نشان دادن یک سیاست مشترک در برخورد با ایران میباشد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا معتقدند که افزایش فشارهای اقتصادی-مالی و سیاسی توانایی آنرا دارد که سرانجام ایران را وادار به عقب نشینی از مواضع خود کند تا غنی سازی با غلظت بالا و فعالیتهای حساس هستهای را کنار بگذارد و در این میان به هیچ وجه نیازی به آتش افروزی و آغاز جنگی جدید در منطقه حساس خاورمیانه و در نزدیکی مرزهای اروپا نمیبیند./پایان
**الکساندر جورج نخستین بار از اصطلاح «دیپلماسی تحریم» استفاده کرد. هدف نظری «دیپلماسی تحریم» منصرف کردن کشور هدف از انجام اقدام یا اقدامات معینی است. دیپلماسی تحریم دارای سه ویژگی اصلی است: الف) تقاضا، ب) تهدید و مجازات، ج) ایجاد فرصت برای موافقت. متقاعد ساختن کشور مقابل هدف استفاده از تهدید و تحریم است. همچنین، هزینههای عدم موافقت با تقاضاهای اجباری، بسیار زیاد است. دیپلماسی تحریم برآورد هزینه را روشن ساخته و سعی میکند زمینههای تعرض و حمله را دور کند تا کشور هدف وادار به توقف فعالیتهای خود شود.** George, A. (1997). Forcegul Persuasion: Coercive Diplomacy as an Alternative to War. Washington, D.C. United States Institute of Peace Press. |