دیپلماسی بایدن در قبال ایران؛ تغییر یا تداوم؟
منتشر شده در بخش فارسی خبرگزاری دولتی روسیه (اسپوتنیک)
رئیس جمهور آمریکا با تهدید خواندن ایران و کره شمالی وعده داد که با همکاری هم پیمانان خود و از راه دیپلماسی تهدید این دو کشور را مهار خواهد کرد.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا گفت که برای مقابله با تهدیدات ایران و کره شمالی با شرکای خود همکاری نزدیک خواهد داشت و قصد دارد این کار را از طریق "دیپلماسی و مهار شدید" انجام دهد.
رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی خود در کنگره در این باره گفت: "در مورد برنامه های هسته ای ایران و کره شمالی که تهدیدی جدی برای امنیت جهانی آمریکا به حساب می آیند، ما با هم پیمانان خود برای مقابله با تهدیدات هر دو این کشورها از طریق دیپلماسی و مهار قوی از نزدیک همکاری خواهیم کرد. "
در همین زمینه، اسپوتنیک با مجتبی جلال زاده، پژوهشگر و کارشناس در مسایل بین الملل، سیاست آمریکا و تعامل با ایران به گفتگو نشست.
اسپوتنیک – اشاره بایدن درباره مهار قدرت موشکی ایران از راه دیپلماسی به چه اقداماتی است؟
جلالزاده – آنچه که در مناسبات دو جانبه غیرمستقیم میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی در سال 1979 برقرار شده در واقع با گذشت هر سال شاهد فرونی یافتن تنش و بی اعتمادی در روابط دو جانبه هستیم. تقریبا در استراتژی کلی آمریکا ایران به عنوان دشمن شناخته شده و در هر دوره از زمان و درهر دوره ریاست جمهوری آمریکا در کنار کشورهایی نظیر لیبی، افغانستان، کره شمالی و یا سایر کشورهایی که به طور کلی منافع ایالات متحده آمریکا را تهدید میکردند، قرار داده شده. از جمله در دروه بوش پسر ایران به عنوان محور شرارت معرفی میشود. در ادوار قبل از آن و پس از آن هم جایگاه ایران در سیاست خارجی آمریکا تغییر چندانی نکرده، اما در نوع برخورد روسای جمهور آمریکا و در نوع تاکتیک به کار گرفته برای مهار قدرت ایران تفاوت هایی را شاهد هستیم.
دوره ترامپ هم ما شاهد محدود سازی و ایجاد فشار بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران بودیم. اما بایدن هوشمندانه تر از ترامپ عمل میکند و با ظرافتهای دیپلماتیک آشنا هست، سخنان اخیر بایدن هم ناظر بر ظرافتهای تاکتیکی وی هست. در واقع با صحبتهای اخیر بایدن، رئیس جمهور آمریکا ایران را نه تنها دشمن منافع خودش بلکه سعی دارد تا بار دیگر علیه جمهوری اسلامی ایران اجماع سازی کند و ایران را در ذیل فصل ششم و هفتم منشور سازمان ملل متحد تحت عنوان یک عنصری که امنیت و صلح بین المللی را به خطر میاندازد، قرار دهد.
آنچه که ما شاهد آن هستیم، همزمان با مذاکرات وین و چانه زنی برای بازگشت مجدد ایالات متحده آمریکا به برجام این صحبتها مطرح میشود. در گذشته هم سیاست های دوگانه و یا در عرف دیپلماتیک سیاست چماق و هویچ آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران را شاهد بودیم، اما آنچه که امروز باعث شده تا جمهوری اسلامی ایران دست بالاتری را داشته باشد نسبت به گذشته و زمان کلینتون، بوش پسر و حتی در زمان اوباما در واقع تغییرات منطقهای و تغییر در ساختار ائتلاف سازی نظام حاکم بر ایران است. در واقع با توجه به بد عهدی آمریکاییها و خروج ترامپ از برجام و درادامه انفعال اروپاییها، جمهوری اسلامی ایران به سمت غرب نگاهی داشته و با یک نگاه ائتلاف سازی بر اساس منافع خودش بین چین و دشمن دیرینه آمریکا، یعنی روسیه، قدرت چانه زنی خود را بالا برده است.
آنچه که ما شاهد هستیم، بایدن هم به مانند گذشتگان خود در پی ایجاد فشار بین المللی بر روی ایران، بزرگنمایی تهدید جمهوری اسلامی ایران برای منطقه و در نهایت اجماع سازی علیه کشورمان است و همزمان با این موضوع در پی مذاکره و چانه زنی نیز هست، آنچه که الان ما شاهدش هستیم، تقسیم کار داخلی آمریکا هست، یعنی گروه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا که آقای بایدن سکان سیاست خارجی را به آنها سپرده و تیم مشاور امنیت ملی خودش، تماما کسانی هستند که در برجام حضور داشتند و از مذاکره کنندههای ارشد آمریکا بودند، اینها نقش پلیس خوب را بازی میکنند و پلیس بد این استراتژی آمریکا خود آقای بایدن هست. تهدید از سوی بایدن و مذاکره از سوی تیم سیاست خارجی، اونها بدنبال محدود سازی قدرت ایران هستند اما نمیخواهند پرستیژ بین المللی خودشان را که در زمان ترامپ خدشه دار شده بود از دست بدهند.