بازگشت به پیشابرجام
منتشر شده در: مجله خبری تحلیلی مثلث ، سال دوازدهم، شماره ۴۲۶ - دی ۱۳۹۹
اگر در منطقه خاورمیانه یک موضوع وجود داشته باشد که رئیسجمهور منتخب آمریکا یعنی جو بایدن، تعهداتی را در مورد آن به عهده گرفته، همانا مسئله برنامه هستهای ایران است. اما او در این راه هم اکنون نیز با موانع متعددی روبروست، بدون ذکر آنهایی که دونالد ترامپ تا ١٩ ژانویه بر سر راه او بهوجود خواهد آورد.
در سپتامبر ٢٠١٩، جو بایدن در مورد توافق هستهای با ایران موضع گرفت. این توافق که همچنان برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) خوانده می شود، در سال ٢٠١٥ در وین توسط پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان امضا شد و دونالد ترامپ در ماه مه ٢٠١٨ آمریکا را از آن خارج کرد. رئیسجمهور جدید ایالات متحده سیاست «فشار حداکثری» را که به دنبال خروج از برجام در دستور کار قراردادهبود، شکست خورده میداند. در واقع، تشدید تحریمهای آمریکا اگرچه فشار مهمی بر اقتصاد و مردم ایران وارد کرد، اما جمهوری اسلامی را آنچنان که کاخ سفید انتظار داشت، به پای میز مذاکره نکشاند. ایران با باقی ماندن در برجام هوشمندانه عمل کرده و در عین حال بهصورت حساب شده و در چارچوب آن بعضی از تعهدات را کاهش و اعلام کرده است در صورت ادامه کار برجام به آنها باز برمیگردد. این کاهش تعهدات که در مجموع متعادل بودهاند، ایران را به توانایی پیشا برجام، نزدیک کرده است. در این دوره، پنج کشور دیگر طرف قرارداد - روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و آلمان - در کنار ایران باقی مانده و بدین ترتیب انزوای واشنگتن را برجستهتر کردهاند.
جبران مافات اشتباهات گذشته
«بایدن» قصد خود برای بازگرداندن ایالات متحده به برجام را اعلام کرده است به شرط آنکه ایران مجدداً به تعهدات خود با دقت پایبند بماند. اما او همچنین میخواهد این بازگشت، یک دوره مذاکراتی جدید ایجاد کند. اولین قدم، بهبود متن همراه با طرفهای دیگر توافق در جهت تقویت مفاد محافظتی برای مقابله با توان هستهای توسط تهران است. گام بعدی فراتر خواهد رفت و مذاکره بر سر مسائل محل اختلاف نظیر آمریکاییهای زندانی در ایران، حقوق بشر و مسائل منطقهای را دنبال خواهند کرد. سرانجام، بایدن تأکید میکند که به استفاده از تحریمهای هدفمند برای مقابله با توسعه برنامه موشکهای بالستیک و حمایت از جنبشهای آزادیبخش منطقه خارومیانه، ادامه خواهد داد.
پاسخ طرف ایرانی به این خواستها بسیار محاسبه شده است. حسن روحانی اعلام کرده که ایالات متحده باید «اشتباهات گذشته خود را جبران کند و به تعهدات بینالمللی خود احترام بگذارد.» محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه گفته که بحث درباره مذاکره مجدد در مورد مفاد برجام بیمعنی است. سخنگوی وزارت امورخارجه نیز افزود: ایالات متحده باید به ایران در برابر خطر خروجی دیگر از توافقنامه تضمین دهد. در نتیجه طرف آمریکایی باید برجام را به تصویب کنگره برساند - اما متقاعد کردن کنگره دشوار خواهد بود - یا حداقل شورای امنیت را مجبور به تصویب قطعنامهای کند که برجام را لازم الاجرا نماید. بعضی از طرفهای گفتوگو کننده با ایران، به ویژه امانوئل مکرون، در این جهت تلاشهایی داشتهاند.
وزن اسرائیل
بایدن همچنین باید بازیگران دیگری را نیز در نظر بگیرد. نخست، دولت در حال مرگ دونالد ترامپ که تا ١٩ ژانویه برسر کار باقی میماند. این کشور اخیراً تحریمها علیه ایران را افزایش و این پیام را داده است که میتواند تا آخرین لحظه به این کار ادامه دهد، با این امید که سیستم فشار کنونی به راحتی قابل برگشت نباشد. لازم به ذکر است که آخرین موج تحریمها عمدتاً به نام مبارزه با تروریسم یا نقض حقوق بشر اعمال شده است. با این حال، اجرای برجام تنها منجر به لغو تحریمهای مربوط به برنامه هستهای – که بسیار محدودند- خواهد شد. حتی اگر این تحریمهای هستهای، که توسط ترامپ دوباره برقرار شد، توسط بایدن برداشته شود، تمام تحریمهای دیگر، که بر مسائل حیاتی مانند نفت یا بنکداری تأثیر میگذارد، همچنان پابرجا خواهند بود و دستاورد مورد انتظار ایران در بازگشت ایالات متحده به توافق «وین» را به همراه نخواهدآورد. بایدن مطمئناً توانایی لغو تحریمهای دیگر را نیز خواهد داشت، حداقل برای آنهایی که لغوشان نیازی به توافق کنگره ندارد، اما او همچنین میداند که هرگونه حرکتی در این راستا بلافاصله از سوی مخالفانش محکوم و عقبنشینی در مبارزه ایران و ارزشهای آمریکایی، ارزیابی میشود.
به اینها باید اضافه کرد که دفتر خزانهداری مسئول تهیه و اعمال تحریمها در تمام سطوح انباشته از «شاهین»هایی است که تمام امکانات قانونی خود را در خدمت مبارزه با ایران به کار میگیرند. آنها همان کسانی هستند که قبلاً با تفسیر حداقلی از تعهدات ایالات متحده در چارچوب برجام، در طی مدت کوتاه تصویب آن تا عزیمت باراک اوباما، کارشکنی کرده بودند. جو بایدن بدون تسلط بر این دفتر قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود. و او باید تیمهای خود را متقاعد کند که برای ترمیم آسیبهای ناشی از یک سیاست تنها کافی نیست که متن توافقنامه تغییر کند. همچنین لازم است اراده فعال برای احیای مجدد روابط و همکاری وجود داشته باشد.
و سپس بایدن باید خود را برای واکنشهای اسرائیل و کشورهای شبه جزیره عربستان، در درجه اول عربستان سعودی آماده کند. سردی در روابط با پادشاهی وهابی ممکن است موجب زیانهای احتمالی شود، هرچند بایدن میداند که این کشور به هر حال بیش از حد به آمریکا احتیاج دارد. او در حال حاضر در حال آماده کردن این کشور برای نوشیدن جام تلخ دیگری است: «پایان حمایت واشنگتن از جنگ فاجعه بار در یمن.»
در رابطه با رژیم صهیونیستی، با توجه به نفوذ این کشور در بخشهای زیادی از رأی دهندگان آمریکا، ماجرا دشوارتر خواهد بود. قبل از هر اقدام، باید مواضع توضیح داده شده و سعی گردد که طرف مقابل متقاعد شود. طرفهای اسرائیلی دولت جدید آمریکا، اگر نتوانند مانع تغییر خط مشی شوند، تا آنجا که ممکن است از همکاری پرهیز میکنند. و این ایده در حال حاضر در اسرائیل در حال گسترش است که ممکن است لازم باشد به یک مداخله مستقل علیه ایران دست زده شود. آیا این کار عملی است؟ این تهدید قبلاً بین سالهای ٢٠١٠ و ٢٠١٢ مطرح شده بود، اما ستاد فرماندهی عالی به دلیل عدم اطمینان از نتایج این عملیات به شدت با آن مخالفت کرد. امروز نیز باید همینطور باشد. علاوه بر این، در حالیکه این فکر در ایالات متحده وجود دارد که ترامپ میتواند، قبل از عزیمت، به ایران حمله تا موقعیتی برگشتناپذیر ایجاد کند، همهچیز نشان میدهد که ستاد کل ارتش آمریکا از انجام این کار امتناع خواهد کرد. قبلاً نیز در روزهای آخر دولت جورج دبلیو بوش چنین فکری مطرح شده بود و این ستاد از اجرای آن سر باز زد.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران
چگونه جو بایدن میتواند با همه این عناصر کنار بیاید؟ موضوعی وجود دارد که باید در اولویت او قرار گیرد: انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد 1400 (ژوئن ٢٠٢١). تا به امروز، همه چیز حاکی از پیروزی یک اصولگرا است، زیرا آنها با بهرهگیری از ناکارآمدی برجام و ناامیدی مردم نسبت به بهبود اوضاع معیشتی، عملاً جریان اصلی سیاسی در ایران به دست گرفتهاند. رئیسجمهور بیاعتبار شده است و به تبع آن با او همه اصلاحطلبان و میانهروها. این امر در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 1399 (فوریه ٢٠٢٠) دیده شد که محافظهکاران (اصولگرایان) اکثریت قریب به اتفاق کرسیها را در پارلمان به دست آوردند. با این حال، ایالات متحده، مانند اروپا، علاقه تام دارد که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، هر نقص جدیای هم که داشته باشند، همچنان در زندگی سیاسی ایران به حساب آیند. آنها تنها کسانی هستند که خواهان یک رابطه، اگر نه دوستانه، حداقل صلحآمیز با غرب هستند. از این رو برای حفظ آینده، باید به روحانی - که پس از دو دوره دیگر نمیتواند رئیسجمهور شود - و دوستانش فرصتی برای بازیابی سلامت سیاسی خود داد.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برای تغییر نگرش مردم و تأثیر بر فضای سیاسی ایرن در طی این فاصله کوتاه چهارماهه از زمان تحلیف جو بایدن تا انتخابات ریاست جمهوری ایران است. در چنین مدت کوتاهی امکان بازگشت کامل ایالات متحده به برجام و پاککردن اثرات مخرب تحریمهای دونالد ترامپ وجود ندارد. اما در ابتدا باید بتوان همه ظرفیتهای کمکهای بشردوستانه مورد نیاز ایران در بحران شدید بهداشتی ناشی از ویروس کرونا را آزاد کرد. سپس بدون تأخیر مقدار قابل توجهی از معافیتها در مورد تحریمهای نفتی و معاملات مالی بینالمللی را در ازای حرکت ایران در مسیر بازگشت به پیروی دقیق از تعهدات خود در برجام، اعمال کرد.